کلمبیا در یک نگاه

جمهوری کلمبیا (اسپانیایی : República de Colombia) شمال ‌غربی‌ترین کشور آمریکای جنوبی است . کلمبیا در جنوب با ونزوئلا ، برزیل ، اکوادور و پرو ، در شمال از طریق دریای کارائیب با اقیانوس اطلس و از غرب با پاناما و اقیانوس آرام هم‌مرز است .
کلمبیا چهارمین کشور بزرگ آمریکای جنوبی (بعد از برزیل و آرژانتین و پرو) ، با مساحت ۱ میلیون و ۱۴۱ هزار کیلومتر مربع است . خاک سرزمین کلمبیا دارای شرایط فیزیکی متنوعی است و از قله‌های بلند و برفی آند تا دشت‌های گرم و مرطوب حوزهٔ رود آمازون را شامل می‌شود . این کشور بعد از برزیل دارای بیشترین جمعیت در بین کشورهای آمریکای جنوبی است . پراکندگی جمعیتی کلمبیا یکسان نیست . اغلب مردم این کشور در یک سوم کوهستانی کشور یعنی جایی که بوگوتا پایتخت کلمبیا و سایر شهرهای بزرگ آن قرار دارند زندگی می‌کنند . از آنجا که این ناحیهٔ غربی کشور دارای آب و هوای مناسب و خاک غنی است ، فعالیت‌های کشاورزی نیز اغلب در این ناحیه ‌است .
از مشکلات حاضر کلمبیا شورش‌های کوچک ، درگیری‌های مسلحانه با حضور گروه‌های شورشی و چریکی ، جنگجویان شبه نظامی و قاچاقچیان مواد مخدر که حدود سال‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۶ ، یعنی زمانی که گروه‌های فارک و پس از آن ELN شکل گرفته و فعالیت چریکی خود را بر علیه دولت کلمبیا آغاز کردند ، را می‌توان نام برد .

ریشه‌شناسی کلمبیا
کلمهٔ «کلمبیا» از نام کریستف کلمب گرفته شده که فرانسیسکو میراندای انقلابی از آن برای اشاره به دنیای جدید ، خصوصا به قلمروی آمریکایی و مستعمرات اسپانیایی و پرتغالی استفاده کرد . این نام سپس توسط جمهوری بزرگ کلمبیا که بوسیلهٔ اتحادیهٔ ونزوئلا ، گرانادای نو و اکوادور تشکیل شده بود بکار رفت .
در سال ۱۸۳۰ ، زمانی که کلمبیا و اکوادور جدا شدند ، ناحیهٔ کاندینامارکا خود کشوری مستقل به نام گرانادای نو شد . در سال ۱۸۶۳ گرانادای نو رسما نام خود را به ایالات متحده کلمبیا تغییر داد و در سال ۱۸۸۶ نام کنونی را برگزید : جمهوری کلمبیا .

تاریخ
در حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل از میلاد ، جوامع شکارچی در بوگوتای امروزی (در «ال آبراً و» تیکوئنداماً) با یکدیگر تجارت کرده و همجنین روابطی با فرهنگ‌های موجود در درهٔ رودخانهٔ مگدالنا داشتند . در اولین هزارهٔ قبل از میلاد ، گروه‌های سرخ‌پوست سیستم سیاسی کاسیکازگوها را ایجاد کرده که در آن در رأس هرم قدرت کاسیکها قرار داشتند . در داخل کلمبیا دو فرهنگ با سیستم بسیار پیچیدهٔ کاسیکازگو تایروناها در اقیانوس اطلس و میوسکاها در ارتفاعات اطراف بوگوتا بودند که هر دو از لحاظ زبانی از خانوادهٔ زبانی چیبچا بودند . گفته می‌شود که میوسکاها بعد از اینکاها پیشرفته‌ترین نظام سیاسی را در آمریکای جنوبی داشته‌اند .
کاشفان و جستجوگران اسپانیایی در ۱۵۰۰ اولین جستجوها را در ناحیهٔ ساحلی کارائیب توسط ردریگو د باستیداس انجام دادند . کریستف کلمب در سال ۱۵۰۲ به سفر در حوالی کارائیب پرداخت . در ۱۵۰۸ واسکو نونز دی بلبوآ به فتح این منطقه از ناحیهٔ اورابا پرداخت . در ۱۵۱۳ ، وی اولین اروپایی‌ای بود که اقیانوس آرام را کشف کرد و آنرا Mar del Sur یا «دریای جنوب» نامید که در واقع راه اسپانیایی‌ها را به پرو و شیلی باز کرد . در ۱۵۲۵ ، اولین شهر اروپایی در قارهٔ آمریکا ایجاد شد که «سنتا ماریا لا انتیگو دل دارین» نام داشت . امروزه در سازمان چوکو قرار دارد . عمدهٔ جمعیت این منطقه از صدها قبیله از چیبچان و «کاریب» بودند که امروزه به نام مردم کارائیبی شناخته می‌شوند که این افراد در واقع مورد حملهٔ اسپانیایی‌ها قرار گرفتند و در نتیجهٔ بیماری ، استثمار و جنگ از لحاظ جمعیت‌شناسی کاهش شدیدی در جمعیت بومی منطقه ایجاد شد . در قرن ۱۶ اروپایی‌ها شروع به آوردن برده از آفریقا کردند .

از زمان آغاز دورهٔ استثمار ، شورش‌هایی بسیاری ضد اسپانیایی‌ها شکل گرفت که عمدتاً شکست خورده و توان تغییر اوضاع را نداشت . آخرین این شورش‌ها که خواستار استقلال کامل از اسپانیایی‌ها بود ، بعد از استقلال سنت دومینگو در سال ۱۸۰۴ (که امروزه به هائیتی شناخته می‌شود) که باعث پشتیبانی از رهبران شورشی می‌شد در سال ۱۸۱۰ به وقوع پیوست : این شورش توسط سیمون بولیوار و فرانسیسکو دی سانتاندر با موفقیت انجام شد . سیمون بولیوار اولین رئیس جمهور کلمبیا و فرانسیسکو دی سانتاندر معاون رئیس‌جمهور شد و بعد از کناره‌گیری بولیوار ، دی سانتاندر به عنوان دومین رئیس‌جمهور کلمبیا انتخاب شد . موفقیت کامل این شورش در سال ۱۸۱۹ اتفاق افتاد ، زمانی که قلمروی سلطنتی گراندای نو جمهوری کلمبیای بزرگ شد و این کشور در واقع متحد اکوادور و ونزوئلا بود . پانامای امروزی که تا سال ۱۹۰۳ بخشی از کلمبیا بود نیز عضو این اتحادیه بود .
تقسیمات سیاسی داخلی و ارضی باعث تجزیهٔ ونزوئلاو کیوتو (اکوادور امروزی) در سال ۱۸۳۰ شد . در این زمان «سازمان کاندینامارکا» نام «نیوا گراندا» را برگزید که این نام را تا سال ۱۸۵۶ همچنان داشت و سپس نام آن به تغییر کرد . در سال ۱۸۶۳ ، «ایالات متحدهٔ کلمبیاً ایجاد شد و این عنوان تا سال ۱۸۸۶ همچنان مورد استفاده بود تا اینکه این نام به جمهوری کلمبیا تغییر یافت . تقسیمات داخلی به همان صورت باقی ماند و برخی مواقع باعث بروز جنگ‌های داخلی خونین می‌شد که زمینه را برای تفکیک پاناما با حمایت ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۰۳ آماده کرد . بلافاصله بعد از آن کشور اندکی به ثبات سیاسی رسید ، اما درگیری‌ای خونین در اواخر دههٔ ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰ که به La Violencia "وایلنس" مشهور بود اوضاع را ناآرام کرد . دلیل این درگیری افزایش تنش‌ها بین گروه‌های چریکی بود که بدلیل قتل جورج الیسر گایتان در ۹ آوریل ۱۹۴۸ برآشفته شده بودند ، این درگیری که بعدها بوگوتازو نام گرفت باعث کشته شدن بیش از ۱۸۰ هزار کلمبیایی شد .

در سال ۱۹۹۱ یک قانون اساسی جدید جای قانون اساسی قبلی را که در سال ۱۸۸۶ تصویب شده بود گرفت که مجلس موسسان کلمبیا پیش‌نویس آنرا تایید کرد . این قانون اساسی دارای مفاد مهمی در ارتباط با موضوعات سیاسی ، قومی ، مردمی و حقوق جنسیتی بود که بتدریج به اجرا درآمد ، با این وجود تضادها و موانع همچنان وجود داشتند .
در دهه‌های اخیر تأثیرات ناخوشایند قاچاق دارو ، جنگ‌های چریکی و شورش‌ها مانند یا FARC و گروه‌های ضدشورش غیرقانونی و همچنین گروه‌های شبه‌نظامی مانند the Autodefensas Unidas de Colombia AUC که درگیر نبردهای مسلح بسیار خونین می‌شوند از جمله مشکلات دولت بوده ‌است . صنایع قدرتمند دارویی در کلمبیا با جذب مناسب ارز خارجی خصوصا از آمریکا باعث تعادل تراز تجاری این کشور شده ، اما از طرف دیگر سران دارویی باعث بی‌ثباتی دولت در دههٔ ۱۹۸۰ شده و آمریکا کشور همسایه پاناما را مورد حمله قرار داد . در سال ۱۹۸۹ ، تا مانوئل نوریگا را که ارتباطاتی با قاچاق دارو داشته برکنار کند . گروه‌های شورشی مختلف اغلب با آدم ربایی و فاچاق دارو هزینه‌های خود را تامین می‌کنند و در مناطق دور و روستایی وسیع اقامت دارند و در برخی موارد مانع ارتباط مین نواحی مختلف می‌شوند . از اوایل دههٔ ۱۹۸۹۰ ، تلاش‌ها برای برقراری مصالحه بین دولت و گروه‌های شورشی مختلف آغاز شده که یا با شکست مواجه شده و یا تا حدودی توانسته جلوی این گروه‌ها را بگیرد . از جمله تلاش‌های اخیر در این زمینه در زمان ریاست جمهوری آندرس پاسترانا آرانگو بود که به مذاکره با FARC در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ پرداخت .
در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ ، رئیس‌جمهور آندرس پاسترانا ترفندی ابتکاری بنام طرح کلمبیا را اجرا کرد که دو هدف آن اتمام نبردهای مسلح و اجرای روش‌های ضد مواد مخدر بود . عاملی که بیشترین تناقض را در این طرح داشت و هزینه‌های کمتری در برمی‌گرفت ، استراتژی ضدمخدر آن بود که شامل افزایش سم‌زنی هوایی برای از بین بردن گیاه کوکائین بود . بسیاری از بخش‌ها این فعالیت را مورد انتقاد قرار دارند که از آن جمله عنوان این مطلب بود که سم‌پاشی هوایی به سایر محصولات نیز صدمه می‌زند و بر سلامتی افرادی که در معرض این سموم ضد گیاه قرار دارند نیز آسیب وارد می‌کنند . منتقدین همچنین عنوان کردند که این طرح در واقع رویکردی نظامی به مشکلات دارد و ریشه در نابرابری‌های اجتماعی کشور دارد .

در زمان ریاست جمهوری آلوارو یورایب که قول داده بود بر FARC و سایر گروه‌های تبهکار فشار نظامی وارد کند ، برخی شاخص‌های امنیتی بهتر شدند و آمار آدم‌ربایی کاهش یافت (از ۳ هزار ۷۰۰ در سال ۲۰۰۰ به سطح یک هزار و ۴۴۱ در سال ۲۰۰۴ رسید) و همچنین آمار آدم‌کشی نیز بین جولای ۲۰۰۲ تا می ۲۰۰۵ بیش از ۴۸٪ کاهش داشت . عنوان شده که این عوامل باعث بهبود وضعیت اقتصادی شده‌اند .
تحلیل‌گران و منتقدان داخل کلمبیا بر این عقیده هستند که درجاتی از پیشرفت در زمینه‌های عنوان شده وجود داشته ‌است ، اما در مورد دلایل اصلی آن و صحت آنها برخی مواقع اختلافاتی وجود دارد . برخی مخالفین راهکارهای امنیتی دولت را مورد انتقاد قرار داده‌اند و عنوان کرده‌اند که این راهکارها برای حل مشکلات بزرگ کلمبیا کافی نیستند و در واقع محیطی مساعد را برای ادامهٔ نقض حقوق بشر ایجاد کرده‌اند .
کلمبیا از لحاظ توسعهٔ خطوط هوایی خود اولین کشور در آمریکای جنوبی و دومین در سطح جهان است . هواپیمایی ملی کلمبیا نام دارد . پس از آن ، خطوط هوایی در کلمبیا ایجاد شد .

گردشگری
کلمبیا هر روز از سال یک فستیوال دارد . اغلب در زمان مشهورترین فستیوال‌ها در کلمبیا (مانند نمایشگاه کالی ، کارنیوال بارانکیولا و فستیوال تئاتر Iberoamerican و همچنین فستیوال گل‌ها) است که توریستها به این کشور سفر می‌کنند . خیلی‌ها همچنین در زمان جشن کریسمس و جشن‌های استقلال کلمبیا به این کشور سفر می‌کنند . با وجود تهدیدات موجود در سفر به کلمبیا بدلیل وجود FARC و سایر گروه‌های چریکی در این کشور ، طی سال‌های اخیر تعداد گردشگران در کلمبیا افزایش داشته ‌است . دلیل اصلی این شرایط رویکرد سرسختانهٔ رئیس‌جمهور برای دور نگه داشتن گروه‌های شورشی از شهرهای بزرگ و سایر محل‌های اصلی جذب گردشگران بین‌المللی است . از زمان روی کار آمدن پرزیدنت یورایب در سال ۲۰۰۲ ، وی با افزایش توان نظامی دولت و افزایش حضور نیروی پلیس توانسته امنیت و ثبات را در کلمبیا بالا برد . و این شرایط نتایج بسیار مثبتی برای اقتصاد کشور بوجود آورده ‌است . براساس گزارشات سازمان بین‌المللی گردشگری در سال ۲۰۰۴ ، کلمبیا در فاصلهٔ سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ از لحاظ رشد جذب گردشگر در آمریکای جنوبی در مکان سوم قرار داشته ‌است . (۲/۹٪) تنها پرو و سورینام رشد بیشتری از کلمبیا داشته‌اند .

اقتصاد
پس از یک دهه رشد اقتصادی مناسب (میانگین رشد تولیدات خالص داخلی بیش از ۴٪ در دورهٔ ۱۹۹۸-۱۹۷۰) ، کلمبیا در سال ۱۹۹۹ دچار رکود اقتصادی شد (اولین رشد اقتصادی منفی سالانه از سال ۱۹۲۹) ، و رفع این وضعیت بسیار وقت‌گیر و سخت بود . کمی تقاضای داخلی و خارجی ، وضعیت سخت بودجهٔ دولت و درگیری‌های مسلح شدید داخلی از جمله مشکلات اقتصاد کلمبیا هستند . براساس شاخص‌های اقتصادی صندوق بین‌المللی پول که در سپتامبر ۲۰۰۶ انتشار یافت ، پیش بینی شده‌ است که میزان تولیدات خالص داخلی کلمبیا در سال ۲۰۰۷ به سقف ۸۶۹/۴۹ میلیارد دلار آمریکا برسد . تورم در کلمبیا از سال ۲۰۰۴ زیر ۶٪ بوده ‌است و براساس پیش‌بینی‌ها در سال ۲۰۰۶ به زیر ٪۵ می‌رسد . صادرات اصلی کلمبیا شامل کالاهای تولیدی (۳۲/۴۱٪ صادرات) ، مواد نفتی (۲۸/۲۸٪) ، زغال سنگ (۱۷/۱۳٪) و قهوه (۲۵/۶٪) است . کلمبیا همچنین بزرگ‌ترین صادرکنندهٔ بارهنگ به آمریکا است . کل واردات ، صادرات و تراز تجاری کلمبیا در بالاترین میزان هستند و جاری شدن مبالغ بسیاری که از طریق صادرات بدست آمده‌اند باعث بهاگذاری مجدد ارزش پزو کلمبیایی شده‌ است .
مشکلات این کشور طیف گسترده‌ای شامل سیستم حقوق بازنشستگی ، دارو و بیکاری دارد . بسیاری از نهادهای مالی بین‌المللی اصلاحات اقتصادی رئیس‌جمهور فعلی آلوارو یوراب را مورد تقدیر قرار داده‌اند که از جملهٔ کارهای وی اقدام برای کاهش کسری بخش دولتی به زیر ۵/۲٪ تولیدات خالص داخلی است . سیاست اقتصادی دولت و اسنراتژی امنیت ملی باعث ایجاد اطمینان در اقتصاد شده ‌است و در نتیجه رشد GDP کلمبیا در سال ۲۰۰۳ جزء بالاترین‌ها در آمریکای لاتین بود .

مذهب
اکثر جمعیت کلمبیا (۸۷٪) کاتولیک هستند . حدود ۹٪ پروتستان هستند . ۳ ٪ جمعیت خود را بی‌دین عنوان کرده‌اند . ۱٪ به آیین بومی معتقد هستند . کمتر از ۱٪ هم بودایی ، مسلمان و معتقد به مورمن هستند .

معرفی اجمالی کلمبیا

زبان : ---

دین : ---

جمعیت : ---

تعداد توریست : ---

ساختار دولتی کلمبیا

پایتخت : بوگوتا

حکومت : ---

تعطیل ملی : ---

احزاب سیاسی : ---

ساختار اقتصادی کلمبیا

واحد پول : ---

شرکا تجاری : ---

کشاورزی : ---

صنعت : ---

رشد اقتصادی : ---

ساختار ارتباطات کلمبیا

خط تلفن : ---

همراه : ---

کاربر اینترنت : ---

شناسه اینترنت : ---

سایت : ---

ساختار جغرافیایی کلمبیا

مساحت : ---

آب و هوا : ---

همسایه ها : ---

منابع طبیعی : ---

---

ساختار حمل و نقل کلمبیا

خطوط نفتی : ---

زمینی : ---

راه آهن : ---

آبی : ---

فرودگاه : ---